امیر باجهکیان و سیما غفارزاده – وست ونکوور
در آستانهٔ نوروز ۱۴۰۱ همراه با دوستانمان در بیسی سرو، تابلو اعلانات فارسیزبانان بریتیش کلمبیا، و با پشتیبانی نورث شور نیوز بر آن شدیم با تعدادی از سیاستمداران سطوح شهری و استانی در بریتیش کلمبیا گفتوگوهایی را ترتیب بدهیم تا هم دربارهٔ عملکردشان در سال گذشتهٔ خورشیدی به خوانندگانمان اطلاعاتی بدهند و هم از آنها دربارهٔ برخی مسائل مورد علاقهٔ جامعهٔ ایرانی بریتیش کلمبیا بپرسیم که توجه شما را به این گفتوگوها جلب میکنیم. لازم به یادآوری است که بهدلیل محدودیت صفحات نشریه تعدادی از گفتوگوها در شمارهٔ آینده منتشر خواهند شد. در اینجا لازم میدانیم از آقای مسعود کریمایی، برای در اختیار قرار دادن دفتر خانهٔ فرهنگ و هنر ایران واقع در وست ونکوور، بهمنظور گفتوگو با شهردار مری-ان بوث قدردانی کنیم.
بیسی سرو: شهردار مری-ان بوث، از شما سپاسگزاریم که در این روز زیبا، اندکی پیش از بهار وقت خودتان را برای گفتوگو در اختیار ما قرار دادید. در آغاز از شما میخواهیم که مروری بر اتفاقات مهم در شهر وست ونکوور در سالی که گذشت و مطابق تقویم ما در ماه مارس آغاز میشود، داشته باشید و قدری در مورد مسائل مهم برای جامعه، مانند مسئلهٔ ترافیک، مسکن یا مشکلات دیگر.
شهردار بوث: ممنون از شما، امیر و سیما. این توفیق بزرگی است برای من تا قدری اطلاعات را با جامعهٔ ایرانی وست ونکوور بهاشتراک بگذارم. با وجود کووید، ما سال شلوغی را پشت سر گذاشتیم و احتمالاً در جریاناید که شورای شهر برنامهای راهبردی تهیه کرده که شش هدف عمده دارد و در راستای این موضوعات تنظیم شدهاند: مسکن، حملونقل، سلامت اجتماعی، اقتصاد محلی، خدمات شهری، و تغییرات اقلیمی. در این راستا ما حدود ۳۰ هدف داریم. ما برنامهٔ راهبردی شهر را در پاییز گذشته بهروز کردیم و هر سال این کار را تکرار میکنیم. ما در برخی زمینهها پیشرفت زیادی داشتهایم. بهگمان من نخستین دغدغهٔ مردم در وست ونکوور ترافیک است و من رئیس کارگروه مشترک نورث شور در زمینهٔ حملونقل به نام ارتباطات نورث شور (North Shore Connects) هستم که شامل سه شهرداری و دو دولت مردمان نخستین نورث شور است. خبر مهم در این راستا تغییر نام این کارگروه از INSTPP بود که نام چندان جالبی نبود و ما میخواستیم که اسم کارگروه نمایانگر این مسئله باشد که ما میخواهیم کل منطقه به هم متصل شود و عبورومرور مردم و کالاها بهصورت آسان، ایمن، و سریع انجام شود. بههمین دلیل خبر مهم ما در هنگام تغییر نام در پاییز گذشته تصمیم برای آوردن سیستم رفتوآمد سریع (Rapid Transit) به نورث شور در اسرع وقت بود. ما در حال طیکردن روال معمول برای انجام این کار هستیم و همانطور که میدانید این کارها زمانبرند. با این وجود ما بر این باوریم که اکنون نوبت ماست که سرمایهگذاری لازم برای حل مشکل راهبندان ما، که یکی از بدترینها در منطقه است، انجام شود. بههمین منظور ما بهصورت جدی در حال همکاری با ردههای مختلف دولت و با شورای شهرداران ترنسلینک هستیم. همچنین ما به سایر راههای حملونقل نیز پرداختهایم. مانند دوچرخههای برقی و در همین راستا با مشارکت شهرداری نورث ونکوور یکی از اولین برنامههای دوچرخهٔ برقی اشتراکی را راهاندازی کردهایم تا دیگر برای امتحانکردن آن نیازی به خرید نباشد. شاید در جریان باشید که همین اواخر برای بهسازی مسیر پیادهرَوی اسپیریت (Spirit Trail) ما برندهٔ جایزهای شدیم. این پل روی رود کپیلانو پیش از این برای عابران پیاده و دوچرخهسواران بسیار خطرناک و نیز بسیار شلوغ بود. قسمت اضافهشده به پل به دوچرخهسواران این امکان را میدهد که از حدود خیابان شانزدهم در وست ونکوور تا Park & Tilford در نورث ونکوور را در مسیرهای اختصاصی دوچرخه طی کنند. من به این طرح بسیار افتخار میکنم، چرا که یک حلقهٔ مفقود در زنجیر را کامل کرد. پرواضح است که ما بهدنبال راههای گوناگون برای رفتوآمد آسانتر خودروها نیز باشیم. اما باید در نظر داشت که بخش عمدهٔ راهبندان ریشه در وست ونکوور ندارد. چرا که رشد جمعیت ما نسبتا پایین بوده و در سرشماریِ پیش از آخری، حتی کاهش جمعیت نیز داشتیم. در سرشماری سال ۲۰۱۶ جمعیت ما حدود ۳-۴ درصد افزایش داشته که میشود حدود ۱۶۰۰ نفر. اما وست ونکوور عامل ایجاد ترافیک نیست. بلکه بحران مسکن مقصر اصلی است. چرا که کمتر کسی قادر به پرداخت هزینهٔ زندگی در اینجاست. آتشنشانان، نیروهای پلیس، آموزگاران، پزشکان، و وکلا نمیتوانند از پس هزینههای زندگی در اینجا برآیند و همهٔ آنهایی که زمانی در اینجا کار و زندگی میکردند، امروز از نقاط دیگر ونکوور بزرگ برای کار به این منطقه میآیند. از اینجا به هدف دیگرمان میرسیم. چرا که یکی از بزرگترین عوامل راهبندان در همهٔ مناطق گرانی مسکن است. وقتی میشنویم که جمعیت اسکوامیش ۲۲ درصد رشد داشته و جمعیت پمبرتون ۱۰ درصد بیشتر شده، اینها نشان میدهد که مردم به نقاط ارزانتر نقل مکان میکنند و برای کار به اینجا میآیند. همچنین ما کسانی را داریم که به ویسلر، جزایر، و سانشاین کوست میروند و همهٔ اینها باعث افزایش راهبندان میشود. من از دشواریهای ناشی از این مسئله در زمان رفتوآمد آگاهام و این مسئله برای ما بسیار مهم است. برای این مشکل راهحلی جادویی وجود ندارد و کارهای مختلفی است که ما باید انجام دهیم و باید از الان شروع کنیم. مسئلهٔ دیگری که مطرح کردم، مسکن ارزان است. بهنظر من یکی از مواردی که در سال گذشته پیشرفت واقعی داشته، احداث مسکن برای نیروی کار است که مورد تصویب قرار گرفته و ساخت آن امسال آغاز خواهد شد. ما پیمانکار پروژه را انتخاب کردهایم و با مشارکت با یکی از انبوهسازان و یکی از بنیادهای غیرانتفاعی بنا داریم که پشت مرکز اجتماعات وست ونکوور مجموعهای آپارتمانی بسازیم، همچنین دو مجتمع آپارتمانی استیجاری با اجارهٔ پایینتر از نرخ بازار (below-market rental). جامعهٔ هدف ما در این پروژهها، کسانیاند که درآمد خانوار آنها در بازهٔ ۵۰ تا ۱۵۰ هزار دلار در سال قرار میگیرد. این درآمد ممکن است زیاد بهنظر برسد. اما با درنظرگرفتن اینکه قیمت متوسط برای خانه در وست ونکوور حدود ۳٫۲ میلیون دلار است، آنها توانایی زندگی در این منطقه را ندارند. بههمین دلیل ما دسترسی خود به نیروی کار را با حملونقل عمومی گسترش میدهیم. همچنین تلاش میکنیم تا تعداد واحدهای مسکونی ارزانقیمت اجارهای، خانههای کوچکتر، خانههای دارای دیوار مشترک (town house)، خانههای ردیفی (row house) و خانههای واگنی (coach house) افزایش یابند.
تغییر بزرگ دیگری که در سال گذشته اتفاق افتاده، که مطمئنام موردعلاقهٔ عدهٔ زیادی از مردم باشد، این است که ما میخواهیم سازندگان را تشویق کنیم واحدهای بیشتری را در یک قطعهزمین بسازند تا بهجای اینکه یک خانهٔ بزرگِ مثلاً پنج میلیون دلاری که خالی افتاده است، یک خانهٔ کوچکتر، با سوئیت زیرزمینی یا سوئیت در حیاط و خانهٔ واگنی بسازند. بههمین منظور ما نسبت مساحت ساختمان به زمین را کاهش دادهایم تا تفکیک زمین به واحدهای کوچکتر آسانتر باشد و خانههای کوچکتر و ارزانتر ساخته شوند. البته این یک طیف است و ما نیازمند انواع مختلف مسکن، از قبیل مسکن برای سالمندان، خانوادهها، و جوانان هستیم. ما تقریباً هیچ جمعیت جوانی بین سن ۲۵ تا ۴۰ سال در وست ونکوور نداریم و جمعیت بزرگی از سالمندان در شهر ما ساکناند. نسبت جمعیت کودکان در شهر ما نصف ونکوور است و این مشکل بزرگی برای اقتصاد محلی است. چرا که ما شاهد تعطیلی کسبوکارها هستیم درحالیکه میخواهیم که این خدمات در شهر ما باقی بمانند. ما میخواهیم رستورانها، خشکشوییها و اماکن هنری در اینجا باقی بمانند. اما جمعیت روبهکاهش و سالمند کسبوکار کافی ایجاد نمیکنند. بهویژه کسانی که درآمد ثابت دارند مانند جوانان پول خرج نمیکنند. پس اقتصاد محلی نیز برای من بسیار مهم است. ما چگونه میتوانیم کسبوکار را به اینجا بیاوریم و از آن پشتیبانی کنیم تا رشد کند. من بر این باورم که ما در وست ونکوور چیزهایی زیادی برای عرضه داریم. خط ساحلی ما یکی از زیباترین سواحل در منطقه است و مردم بسیار به seawall علاقه دارند. ما باید از مردم دعوت کنیم به دیدار شهر ما بیایند، از آنها استقبال کنیم تا در اینجا ماندگار شوند. نه اینکه فقط از seawall استفاده کنند. بلکه به مغازهها و رستورانهای ما نیز سر بزنند. نکتهٔ اصلی این است که چگونه این کار را انجام دهیم؟ من گمان میکنم که ما در زمینههای فرهنگ و هنر فرصتهای خوبی داریم. اینها بخشی از اتفاقات سال گذشته بود.
بیسی سرو: ارزیابی شما در مورد رویکرد شورای شهر به این پروژهها و سرعت تأیید آنها چیست؟ من متوجهام که هر کس نظر متفاوتی در مورد تندی یا کندی سرعت توسعه دارد. اما نظر شما در مورد سرعت ساختوساز در شهر چیست؟
شهردار بوث: جالب است. چرا که من تنها سی سال است که در اینجا زندگی میکنم. البته شوهر من در وست ونکوور بزرگ شده است. بسیاری از مردم به وست ونکوور بهعنوان شهری خوابآلوده نگاه میکنند. یعنی شما در داونتاون کار میکنید و شب برای خواب به خانهٔ تکخانوار (Single-family house) خود میآیید. اما همهٔ تفریح و کار شما در جای دیگری است. بر این باورم که این تفکر باید تغییر کند. اول اینکه رفتوآمد دشوارتر شده است و مردم میخواهند در شهر خود بمانند. اما ۶۵ درصد مسکن ما تکخانوار است و ۲۵ درصد دیگر، برجهای مسکونی قدیمی و ما چیز قابلتوجهی در این بین نداریم. ما در این مورد از لحاظ مسکن و از نظر جمعیتی صحبت میکنیم و ما خانوادههای ۲۵ تا ۴۰ ساله را از دست دادهایم. پس به تنوع مسکن نیازمندیم. ما در سال گذشته یا سال پیش از آن ده طبقه به پارک رویال اضافه کردیم که همهٔ آنها واحدهای مسکونی اجارهای است. اما ما بر این باور بودیم که تنها یک فرصت برای انجام کار درست را داریم و پنج طبقه اضافه بر هر یک از دو برج اثر چندانی بر محل نگذاشت. آنجا محل بهترین شبکهٔ حملونقل عمومی ماست و مشاغل در آن منطقه قرار دارد. بههمین علت ما بر این باوریم که هر سال به حدود ۲۵۰ واحد جدید نیاز داریم تا با برآوردهای ما از جمعیت در برنامهٔ رسمی شهری، منطبق باشد؛ پس ۲۰۰ واحد در سال که ۵۰ واحد آن باید استیجاری و کوچکتر باشد. مثال خوب دیگر در هورسشو بِی است که مورد بحث جلسهٔ آیندهٔ شوراست و Tantalus Gardens نام دارد. آنها چهار قطعه زمین را که قبلاً متعلق به کلیسا بود، در اختیار گرفتهاند و میخواهند ۱۰ واحد از خانه با دیوار مشترک در آنجا بسازند که بنا بر تعریف باز هم ارزانتر از خانههای تکخانواری خواهند بود. من دو دختر ۲۵ و ۲۷ ساله دارم و ما نگران آنها هستیم. آنها باید بتوانند به زادگاه خود و شهری که در آن بزرگ شدهاند، برگردند. ما کسانی را داریم که میخواهند زندگی خود را کوچک کنند. آنها میخواهند خانههای قدیمی خود را بفروشند و مثلاً به سفر بروند و واحدی را برای اجارهدادن بخرند. این افراد به جنوب لانزدیل میروند. چرا که ما از این نوع خانهها در شهرمان نداریم. بله این مشکل بزرگی است. اما ما در حال کوششایم. در پاسخ سؤال شما باید بگویم که تغییر چندانی در وست ونکوور رخ نداده بود و ما نیروی کافی در شهرداری نداشتهایم و اکنون تلاش میکنیم به نقطهٔ مطلوب برسیم. روند صدور مجوز ساخت در شهرداری بد نیست. اما ما برای استخدام نیرو در بخش برنامهریزی شهرداری، بهخاطر مسائلی که ذکر کردم، با چالش روبروییم. ما بهدنبال نیرو در بخشهای مهندسی و برنامهریزی هستیم و همانطور که گفتم مردم تمایل دارند که نزدیک محل کار خود زندگی کنند، بهجای آنکه برای رسیدن به محل کار در راه باشند. ما میدانیم که زمان ارزش دارد و نمیخواهیم مردم زمان زیادی را در انتظار کسب مجوز بمانند. وضع ما خیلی بد نیست و مدت انتظار برای مجوز ساخت از ۱۶ هفته به ۱۲ هفته رسیده است. فعالیت بسیاری در تهیهٔ طرح کاهش زیربنای ساختمان اتفاق افتاد و کارگروه حفظ هویت محله (Neighbourhood Character Working Group) دستبهکار شد و مسائل دیگری نیز پیش آمد که ما به آنها پرداختیم. عدهٔ زیادی از مردم طرحهای خود را به کارگروه و پیش از طرح این ابتکار فرستادند و ما مورد توجه بسیار قرار گرفتیم. اما نکتهٔ مثبت آن، بهنظر من، این است که اگر خانهای قدری بزرگتر از چیزی باشد که میتوانید بسازید، بهجای تخریب، میتوانید آن را نگه دارید و بازسازی کنید که از نظر زیستمحیطی نیز بهتر است.
بیسی سرو: به موضوع حملونقل عمومی بازگردیم. در ماه فوریه، سه شورای شهر نورث شور پشتیبانی قاطع خود را از طرح احداث سیستم رفتوآمد سریع به نورث شور اعلام کردند و بهطور رسمی از شورای شهرداران ترنسلینک خواستند که این طرح را اجرا کند. سؤال من این است که گام بعدی چیست؟ بهویژه در مورد توسعهٔ حملونقل عمومی در ده سال بعد، و تعهدها و پاسخهای ترنسلینک یا ردههای مختلف دولت. بهیاد داریم که چند سال پیش وقتی صحبت از اتوبوس سریعالسیر به وست ونکوور شد، که معمولاً مقدمهٔ احداث قطار شهری است، بحثهای زیادی در گرفت و نهایتاً تصمیم بر این شد که این طرح تنها تا پارک رویال اجرایی شود. آیا این بار نیز پارک رویال انتهای مسیر خط قطار خواهد بود؟ پرسش اینجاست که وقتی شورای شهر اتوبوس سریعالسیر را رد میکند، آیا نظرش تغییر کرده و بهدنبال چیز بزرگتر و بهتری است؟
شهردار بوث: گمان میکنم ما از آن فرایند درسهای زیادی گرفتیم. میدانید در سیاست میگویند همهچیز بستگی به زمان دارد. من از نتیجه ناراضی نیستم و ما در جامعه تنها با سرعت اعتماد میتوانیم بهپیش برویم. این مسئله برای جامعه متفاوت بود. پاسخ من به دو پرسش شما در مورد گامهای بعدی در قطار سریعالسیر این است که هماکنون پارک رویال بهعنوان پایان خط منظور شده است. اما این امر بدین معنا نیست که جامعه لزوماً در همین نقطه متوقف میشود. بهنظر من روزی فرا خواهد رسید که مردم بگویند: چرا در پارک رویال متوقف شویم؟ اما تا زمانی که جامعه آماده نباشد، وظیفهٔ من پذیرش واقعیت است. در مورد گامهای بعدی باید بگویم که اولین مرحله جلسهٔ ماه بعد شورای شهرداران است. چرا که قطعنامهٔ ما مورد پشتیبانی هر سه شورای شهر نورث شور قرار گرفته تا از شورای شهرداران تقاضا کنیم که سیستم رفتوآمد سریع را نیز در چشمانداز ۱۰ ساله و برنامهٔ سرمایهگذاری ۱۰ ساله منظور کنند و سپس با آن برنامهٔ سرمایهگذاری برای تأمین اعتبار بهسراغ ردههای دیگر دولت برود. طرحهای دیگری نیز برای تأمین اعتبار با ما رقابت میکنند. طرحهایی چون قطار شهری به دانشگاه بریتیش کلمبیا که از تکنولوژی اسکای ترِین استفاده میکند، تلهکابین (Gondola) برای دانشگاه سایمون فریزر، پروژههایی در سوری و چند طرح بزرگ دیگر. اما ما این نکته را روشن کردهایم که میخواهیم در اسرع وقت خواستهمان تأمین شود. همچنین ما طرحی را میخواهیم که قابلیت رقابت با گزینههای دیگر حملونقل را داشته باشد، موردعلاقهٔ مردم باشد و بهاین منظور باید ایمن، سریع، و راحت با تعدد بالای سفر باشد. در حال حاضر، ما دو مسیر را در نظر داریم که از متروتاون آغاز و به برِنتوود مال میرود و از آنجا به خیابان هِیستینگز و سپس بهموازات پل سِکِند نرو (Second Narrow) به نورث شور، ایستگاه فیبز (Phibbs Exchange)، دانشگاه کپیلانو و سپس بهسمت وست ونکوور میرسد. در نتیجه برنامهریزی بسیاری در راه است. اما تا وقتی برنامهریزی شروع نشود، نمیتوان کار را بهانجام رساند. بههمین دلیل گمان میکنم بین سه تا پنج سال آینده شاهد پیشرفتهایی در زمینهٔ احداث زیرساختها و مسیرهای ویژه باشیم. ما بهطور مشخص گفتهایم که میخواهیم این پروژه روی زمین ساخته شود و خطوط ویژهٔ خود را داشته باشد. برآوردها نشان میدهد که این پروژه بهطور روزانه ۵۰ هزار خودرو را از جادهها خارج خواهد کرد. اینها همه خودروهاییاند که ترافیک صبحگاهی در بزرگراه را بهسمت ونکوور تشکیل میدهند و در پایان روز همه بهسمت شمال باز میگردند و در سمت دیگر موجب راهبندان میشوند. این روند قابل ادامه نیست و نه برای سلامت اجتماعی ما خوب است و نه اقتصاد.
رسانهٔ همیاری: به موضوع دیگری بپردازیم. بیش از دو سال از سرنگونی پرواز ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین میگذرد و همه میدانیم که جمعیت بزرگی از ایرانیان در اینجا زندگی میکنند. خانوادهٔ قربانیان و جامعهٔ ایرانی دوست دارند تا بنای یادبودی برای ادای احترام به قربانیان پرواز ۷۵۲ احداث کنند. آیا برنامهای برای این کار وجود دارد و آیا شهرداری وست ونکوور میتواند از ساخت چنین یادبودی پشتیبانی کند؟
شهردار بوث: بله، من در برنامههای یادبود دو سال پیش در نورث ونکوور شرکت کردم و من و لیندا بوکانان و مایک لیتل، شهرداران شهر و بخشهای نورث ونکوور دوستان نزدیکی هستیم و در این مورد با هم گفتوگو کردهایم، چرا که این مسئله مطرح شد و من فکر میکنم ما دوست داریم که حتماً از چنین طرحی حمایت کنیم. گمان میکنم که تفکر غالب در آن زمان این بود که باید قدری زمان بگذرد و نمیتوان عجله کرد. اما ما به رهبری جامعهٔ ایرانی چشم دوختهایم که ایده را آماده کند و ما حتماً از آن پشتیبانی خواهیم کرد. ده درصد جمعیت ما را ایرانیان تشکیل میدهند و این رقم در نورث ونکوور حتی بیشتر است و واضح است که نورث ونکوور تعداد زیادی از شهروندانش را در این حادثه از دست داد. شگفتآور است که متأسفانه دوباره اوکراین به صدر اخبار برگشته و این روزها بسیار ناراحتکنندهاند. اما مهم است که آن واقعه را از یاد نبریم. من فکر میکنم که ما میخواهیم این کار را بهدرستی انجام دهیم و بهمعنای واقعی یاد آنانی را که در این حادثه از دست رفتند، گرامی بداریم و یک اقدام مشترک میتواند مطلوب باشد. ما سه شهرداری و دو ملت بومی همکاری بسیار نزدیک و روابط بسیار خوبی داریم و خوب است که گفتوگوها در مورد برنامهریزی را شروع کنیم.
رسانهٔ همیاری: بله، من فکر میکنم که جامعهٔ ما مشتاق کمک به انجام این کار است، بهعنوان مثال با اهدای یک اثر هنری. ولی مسئلهٔ اصلی اختصاص مکانی است برای نصب آن…
شهردار بوث: بله، و من پس از این جلسه با خانم بوکانان، شهردار شهر نورث ونکوور دیداری دارم و در این مورد با او گفتوگو خواهم داشت. چرا که میدانم او نیز به چنین طرحی علاقه دارد. در نورث ونکوور یادبودی برای زنان بومی مفقود و مقتول برقرار شد و وست ونکوور نیز باید در چنین کاری شرکت کند. مسئلهٔ اصلی طرح ایدهٔ خوب و قوی است و ایجاد کمیتهای در جامعهٔ ایرانی برای همکاری ما با ایشان کمک خوبی به این طرح است. چرا که همیشه گفتهام که در سیاست باید مسئله را برای سیاستگذاران آسان کرد تا کارِ درست را انجام دهند. اگر شما کار ما را آسان کنید، این کار بهدرستی انجام خواهد شد. پس تشکیل نوعی کمیته یا کارگروه در نورث شور و آغاز کار بر روی ایدهها بهگمانم مناسب باشد. ما میخواهیم به فرهنگ مردم ایرانی احترام بگذاریم و نظر خودمان را به آنان تحمیل نکنیم. اما حتماً میخواهیم در این امر با شما شریک شویم. بیایید گام نخست را برداریم و اگر گروهی درون جامعه ابتکار عمل را بهدست گیرند که ما بتوانیم با آنها کار کنیم، من خواهم توانست که پشتیبانی رهبری سیاسی را جلب کنم تا تحولی ایجاد کنیم. مثل قضیهٔ سیستم رفتوآمد سریع است که با یک چشمانداز شروع میکنیم. لازم نیست من به شما بگویم که فرهنگ ایرانی چقدر غنی است. از موسیقی، غذا، رقص، یا هنر. شما هنرمندان مجسمهساز خوب زیاد دارید. مثلاً بعضی از آن اندیشمندان را به عرصه بیاوریم و حرکت را شروع کنیم.
بیسی سرو: چند سال پیش از همهگیری کووید-۱۹، من و برخی دیگر از شهروندان ونکوور با همکاری جین سوانسون، عضو شورای شهر ونکوور، طرحی را به شورای شهر بردیم که بهموجب آن شورای شهر نوروز را بهعنوان یک مناسبت بهرسمیت بشناسد و به تقویم شهر بیفزاید و هر سال نیز آن را جشن بگیرد. همچنین سال گذشته نیز ایمی لوبیک، عضو شورای شهر پورت مودی، طرحی مشابه را به شورا برد برای بهرسمیتشناختن نوروز و نورپردازی ساختمان شهرداری به این مناسبت. امسال همچنین پل بورارد نیز بهمناسبت نوروز نورپردازی خواهد شد. من در جریان نیستم که شهرداری وست ونکوور چگونه نوروز را گرامی میدارد. آیا در تقویم مناسبتها ثبت شده است؟ یا نوعی دیگر از بهرسمیتشناختن در جریان است؟ بهطور کلی برنامهٔ شما برای گرامیداشت نوروز چیست؟
شهردار بوث: بله، شاید امسال این امر امکانپذیر باشد. ما حدود سی سال است که در شب چهارشنبهسوری از روی آتش میپریم و نه تنها ایرانیان، بلکه مردم غیرایرانی نیز به این برنامه علاقه دارند. این برنامه برای بچهها و خانوادهها بسیار هیجانانگیز است و من نیز گاهی در آن شرکت کردهام. این برنامه حتی زیر بارش شدید باران نیز برگزار میشود و بهنظر میآید گاهی از نظر آبوهوا بدشانسی میآوریم. اما این بهار است برای ما. من همیشه یک پیام نوروزی میدهم و جشن چهارشنبهسوری را برگزار میکنیم. من حتی از برگزاری جشن در مرکز اجتماعات شهر استقبال میکنم. همانطور که میدانید مرکز اجتماعات، تالاری (Atrium) بسیار زیبا دارد که درهای مرکز از هر دو سو باز میشوند. ما به آن اتاق نشیمن شهروندان میگوییم. ما فستیوال کدو (Pumpkin Fest) را در آنجا برگزار میکنیم. بهنظر من جای بسیار خوبی است. همچنین ما سال نوی چینی را آنجا جشن گرفتیم. باز هم تکرار میکنم که همکاری با جامعه راهگشاست. مثلاً در فستیوال بریج پیش از همهگیری، جامعهٔ ایرانی مشارکت داشت. و ما مجبور شدیم خیلی از برنامهها را متوقف کنیم. بهنظرم اکنون فرصت خوبی است که چیزهای جدید را امتحان کنیم یا کارهای پیشین را با روشهای تازه دنبال کنیم و مثلاً نمایشگاه آثار هنری در تالار یا سرسرای مرکز اجتماعات وست ونکوور برگزار کنیم. بهنظر من تفریحات دستهجمعی، ورزش، و فرهنگ جامعه را گرد هم میآورد. مردم وست ونکوور به فرهنگهای مختلف بسیار علاقه دارند. مثلاً ما همین اواخر نمایشگاه میراث را در مرکز اجتماعات برگزار کردیم. آنجا جای خوبی است که مثلاً سفرهٔ [هفت سین] را پهن کنیم و اجزای آن را توضیح دهیم. کتابخانه نیز معمولاً برنامهای برای نوروز دارد و در آن اهمیت اجزای سفرهٔ هفت سین را توضیح میدهد. بههمین دلیل گمان میکنم فرصتهای گوناگونی وجود دارد. من میدانم که کتابخانه کارهایی انجام داده، اما ممکن است بتوانیم کاری هنری انجام دهیم و در تالار میز بگذاریم. بهنظر من از چنین کاری استقبال بسیار خواهد شد. من میتوانم شما را با کارمندانم که مسئول برنامهگذاریاند، مرتبط کنم تا ایدههای شما را دریافت کرده و از آنها پشتیبانی کنند. میدانید، داشتن یک کمیته که با جامعه مرتبط باشد، بسیار مؤثر است. چرا که ما لزوماً چنین ارتباطاتی نداریم. مثلاً در مورد سال نوی چینی همکاری یکی دو نفر بود که موجب آغاز حرکت شد.
بیسی سرو: سؤال آخر، اکنون که تنها دو هفته به بهار و نوروز باقی مانده، ما میدانیم که شما احتمالاً سال نو را مانند ما جشن نمیگیرید، اما در این بهار و سال نو شما در انتظار چه هستید؟
شهردار بوث: من امید فراوانی دارم. ما دوران سختی را پشت سر گذاشتیم؛ از سرنگونی هواپیما گرفته تا همهگیری و اکنون اشغال اوکراین. مردم دشواری بسیاری را متحمل شدند. بعضیها بیشتر از بقیه. [کووید] پرده از بسیاری از کمبودهای ما برداشت: مانند انزوا و ایمنی غذایی. اما من معمولاً انسان بسیار خوشبینی هستم و بر این باورم که ما از این حوادث درسهای زیادی یاد گرفتیم و ما بسیار خوششانسایم که در کانادا زندگی میکنیم و دلایل بسیاری برای قدردانی داریم. ما میتوانیم از دیگران پشتیبانی کنیم. اتفاقاً من امروز پیامی در حمایت از مردم اوکراین منتشر کردم. من دوباره برای انتخابات نامزد خواهم شد و دلیل نامزدی من این است که کارهای مختلفی را شروع کردهام و میخواهم آنها را بهاتمام برسانم. مثلاً پیست دو و میدانی هری جروم و استادیوم آرمیتاژ، مرکز هنر، ساخت مسکن برای نیروی کار شهرمان، و پیگیری پروژههای حملونقل. بزرگترین مسئلهٔ پیش روی شورا در ماههای آینده، جایگزینی خانهٔ سالمندان اینگلوود (Inglewood Care Home) است و من نسبت به آن بسیار خوشبینام. این طرح و سرمایهگذاری بزرگ در شهر ماست که بهموجب آن خانهٔ سالمندان اینگلوود با مجموعهای تازه جایگزین خواهد شد. چرا که عمر مفید آن بهسر رسیده است. باید توجه داشته باشیم که این ساختمانها همه در دههٔ ۶۰ میلادی ساخته شدهاند. ضمناً ساختمان شهرداری نیز بهزودی در ماه اوت بازگشایی خواهد شد. ما با مشکل تأمین مواد لازم روبروییم. من فکر میکنم که ما زمینهٔ خیلی از کارها را فراهم کردهایم و بهگمان من تغییرات بسیار هیجانانگیزی در راه است که اثر آن را در شهرمان خواهیم دید. بههمین دلیل من چشمانتظار این تغییراتم. همچنین ما دو خانهٔ باقیمانده در کنار ساحل را خواهیم خرید و معنای آن این است که ساحل ما بهطور کامل در اختیار شهروندان خواهد بود تا به کنار دریا بروند، نه اینکه تحت مالکیت خصوصی باشد. ما پل چوبی جدیدی را در بریتیش پراپرتیز ساختهایم که جاذبهای دیدنی برای شهر ماست. نمیدانم آیا تا بهحال روی آن راه رفتهاید یا نه. اما پارکینگ اطراف آن بهشدت پر است. همچنین زمین بازی مکگوین (McGavin Field). برنامهریزی در دهکدهٔ سایپرس (Cypress Village) در جریان است تا این منطقه به دهکدهای کوهستانی با تنوع مسکن با مدل زندگی، کار، بازی (Live, Work, Play Model) تبدیل شود که در آن با ۱۵ دقیقه پیادهروی بتوانید به محل کار، خرید خانه، و خدمات دسترسی پیدا کنید. گمان میکنم که فرصت بزرگی برای وست ونکوور وجود دارد و همزمان میتوانیم چیزهایی را که مردم در مورد وست ونکوور دوست دارند، حفظ کرد: محلی زیبا، امن، با مدارس/مکاتب عالی که همه میخواهند به آن نقل مکان کنند.
همهٔ ما یک چیز را میخواهیم و من بسیار خوشحال میشوم که به وست ونکوور کمک کنم نیازهایش برآورده شود و رشد کند تا به جامعهای کامل تبدیل شود که همه بتوانند در آن شاد باشند و به ظرفیتهای خود بهطور کامل دست یابند. من بر این باورم که آینده روشن است.
بیسی سرو و رسانهٔ همیاری: از وقتی که در اختیار ما قرار دادید ممنونایم و برای شما بهاری خوش آرزومندیم.
شهردار بوث: عید شما مبارک
ویدیوی این گفتوگو را در اینجا ببینید: